تقدیم به تو عزیزم

+نوشته شده در شنبه 18 تير 1390برچسب:,ساعت16:21توسط محمد | |


دلم گرفت ای هم نفس پرم شکست تو این قفس
تو این قمار تو این سکوت چه بی صدا نفس نفس
از نا محربونی ها دارم از غصه می میرم
رفیق روز تنهایی یک روز دستات و می گیرم
تو این شب گریه می تونی پناه حق حقم باشی
تو ای هم زاد هم خونه چی میشه عاشقم باشی
دوباره من دوباره تو دوباره عشق دوباره ما
دو هم نفس دو هم زبون دو هم صفر دو هم صدا
تو ای پایان تنهایی پناه آخر من باش تو
تو این شب مرگی پاییز بهار باور من باش
بزار با مشرق چشمات شبم روشن ترین باشه
می خوام آئینه ی خونه با چشمات هم نشین باشه
دلم گرفت ای هم نفس پرم شکست تو این قفس
تو این قمار تو این سکوت چه بی صدا نفس نفس

+نوشته شده در شنبه 18 تير 1390برچسب:,ساعت12:16توسط محمد | |


غزل رفتن سرودی بی وداعی و درودی
رفتی و از من گذشتی تو که یار من نبودی
اشک سردم را ندیدی درد عشقو نخریدی
به دل تاریک شبهام نزدی نور امیدی
سر راهم ننشستی دل به این عاشق نبستی
رفتی و پشت سر خود همه پل ها رو شکستی
من میخواستم با تو باشم
با تو از خودم رها شم
تو ولی رفتی و از من دل بریدی
دل به راهی گنگ و ناغافل سپردی
اشک سردم را ندیدی درد عشقو نخریدی
به دل تاریک شبهام نزدی نور امیدی
سر راهم ننشستی دل به این عاشق نبستی
رفتی و پشت سر خود همه پل ها رو شکستی
غزل رفتن سرودی بی وداعی و درودی
رفتی و از من گذشتی تو که یار من نبودی

+نوشته شده در شنبه 18 تير 1390برچسب:,ساعت12:17توسط محمد | |

نگو گذشته از ما ، نگو ازم گذشتی
نگو دلت گرفته از اینکه پام نشستی
تقدیرم اینه که پیش من نمونی
نگو باز میتونی تو بی من بمونی
تقدیرم اینه که بمونم تو قفس
همیشه بمونی یه تنها یه بیکس
بنویس واسه من دلت از چی شکست
واسه چی تو چشات رنگ غصه نشست
بنویس واسه من دلت از چی برید
بگو کی رو چشات نقش گریه کشید
بنویس بنویس واسه من بنویس
که دلت تنگ شده طاقت گریه نیست
نگو گذشته از ما، نگو ازم گذشتی
نگو دلت گرفته از اینکه پام نشستی
تقدیرم اینه که پیش من نمونی
نگو باز میتونی تو بی من بمونی

+نوشته شده در شنبه 18 تير 1390برچسب:,ساعت12:7توسط محمد | |

سایه تو سنگین میبینم این روز از سر خودم
سرد نگاه عاشقت میخوای که از دلت برم
عشق کی اومد تو دلت نشست و اونجا خیمه زد
الهی که روزات همه بشه پر از حسرت ودرد
له بشی زیر بار غم بشکنی از بی وفایی
آخر سر بفهمی که منم دارم یه خدایی
مهر تو جونی نداره تو گوشه گوشه ی دلم
باید بدونی عزیزم سایه تو با تیر میزنم
خدا کنه فقط یه روز با من تو روبرو بشی
میکشمت با دست خودم با شیوه ی عاشق کش
لحظه ی آخر ولی خدانگهدار نمیگم
از چشم من تو افتادی دیگه به دل راهت نمیدوم
له بشی زیر بار غم بشکنی از بی وفایی
آخر سر بفهمی که منم دارم یه خدایی
مهر تو جونی نداره تو گوشه گوشه ی دلم
باید بدونی عزیزم سایه تو با تیر میزنم

+نوشته شده در شنبه 18 تير 1390برچسب:,ساعت12:6توسط محمد | |


می تونم سراب عمرم دیدن چشمای نجیبت

نجابت به کی فروختی تو اون نگاه دل نشینت

دلیل غصه ی تو تنها وجود من بود

تو لحظه جدایی تنها کسم خدا بود

دارم میرم غصه نخور

زندگی کن با عزیزت

یاد خاطرات رفته

میگه تنهایی نصیبت

نمی خوام چیزی بگم از غصه هام گله بگیری

من به فکر خودم نبودم این از چشمام می بینی

اگه مشکل شدم با فکر رفتن اومدم

دلم برات تنگ میشه این بوده حرف آخرم

خدا نگهدارت باشه همیشه هر جا که هستی

من به یادتم همیشه با وجود این که تو رفتی

+نوشته شده در شنبه 18 تير 1390برچسب:,ساعت12:8توسط محمد | |

بهش بگین بی خبرم بپرسین عشقمون چی شد ؟

چشم سیاش طرز نگاش حجب و حیاش مال کی شد ؟

اونی که تازه اومد و توی دلم خاطره شد

بهش بگین با رفتنش کار دلم یکسره شد

دیونه بود اما منم دیوونه تر از عشق اون

قلبمو زد به نامشو پر زد و رفت به آسمون

پر زد و رفت حتی برام خط و نشون هم نکشید

رفت و نشست رو شونه ی اون که به فکرم نرسید

بهش بگین همین روزا توی دلم می کشمش

خدا نیاره اون روز رو بیفته چشمم تو چشش

دیونه بود اما منم دیوونه تر از عشق اون

قلبمو زد به نامشو پر زد و رفت به آسمون

+نوشته شده در شنبه 18 تير 1390برچسب:,ساعت12:6توسط محمد | |

ممنونم که به وبلاگم اومدید اگه که نظر بدید باعث دلگرمی من میشه

+نوشته شده در پنج شنبه 16 تير 1390برچسب:,ساعت16:49توسط محمد | |


English : I Love You

Persian : To ra doost daram

Italian : Ti amo

German : Ich liebe Dich

Turkish : Seni Seviyurum

French : Je t'aime

Greek : S'ayapo

Spanish : Te quiero

Hindi : Mai tumase pyre karati hun

Arabic : Ana Behibak

Iranian : Man doosat daram

Japanese : Kimi o ai shiteru

Yugoslavian : Ya te volim

Korean : Nanun tangshinul sarang hamnida

Russian : Ya vas liubliu

Romanian : Te iu besc

Vietnamese : Em ye^ Ha eh bak

Syrian/lebanese : Bhebbek

Swiss-German : Ch'ha di ga"rn

Swedish : Jag a"Iskar dig

Africans : Ek het jou li

+نوشته شده در پنج شنبه 16 تير 1390برچسب:,ساعت16:34توسط محمد | |

هر روز
شیطان لعنتی
خط های ذهن مرا
اشغال می كند
هی با شماره های غلط ، زنگ می زند،‏
آن وقت من اشتباه می كنم و او
با اشتباه های دلم حال می كند.
دیروز یك فرشته به من می گفت:
تو گوشی دل خود را بد گذاشتی
آن وقت ها كه خدا به تو می زد زنگ
آخر چرا جواب ندادی
چرا بر نداشتی؟!
یادش به خیر
آن روزها
مكالمه با خورشید
دفترچه های ذهن كوچك من را
سرشار خاطره می كرد
امروز پاره است
آن سیم ها
كه دلم را
تا آسمان مخابره می كرد.
MMMMMMMMMMMMM
با من تماس بگیر ، خدایا
حتی هزار بار
وقتی كه نیستم
لطفا پیام خودت را
روی پیام گیر دلم بگذار

+نوشته شده در پنج شنبه 16 تير 1390برچسب:,ساعت16:38توسط محمد | |


 

 پرسید بخاطر کی زنده هستی؟

 

 

  با اینکه دلم می خواست با تمام وجودم

 

 

داد بزنم : به خاطر تو

 

 

 

بهش گفتم: بخاطر هیچ کس

  

 

 

 

پرسید: پس به خاطر چی زنده هستی؟

 

 

 

 

 

با اینکه دلم فریاد می زد به خاطر تو

 

 

 

با یک بغض غمگین

 

 

گفتم : به خاطر هیچ چیز

 

 

 ازش پرسیدم: تو به خاطر کی زنده هستی؟  

 

 

 در حالیکه اشک در چشمانش جمع شده بود 

 

 

 گفت: بخاطر کسی که به خاطره هیچ زنده است

 

+نوشته شده در پنج شنبه 16 تير 1390برچسب:,ساعت16:35توسط محمد | |

من به آمار زمین مشکوکم تو چطــــــــــور؟

اگر این سطح پر از آدمهاســـــــــــــــــــــت

پس چرا این همه دلها تنهاســـــــــــــــت؟

بیخودی می گویند هیچ کس تنها نیست

چه کسی تنهانیست؟ همه از هم دورند

همه در جمع ولی تنهاینـــــــــــــــــــــــــــــد

من که در تردیدم تو چطور؟

نکند هیچکسی اینجا نیســـــــــــــــــــــــــت

گفته بود آن شاعر :

هر که خود تربیت خود نکند حیوان است

آدم آنست که او را پدر ومادر نیســـــــــت

من به آمار،به این جمــــــــــــــــــــــــــــع

و به این سطح  که گویند پر  از آدمهاست

مشکوکم   

نکند هیچکسی اینجا نیســــــــــــــــــــت

من به آمار زمین مشکوکــــــــــــــــــــم

چه کسی گفته که این سطح پر از آدمهاست؟

من که می گویم نیست

گر که هست دلش از کثرت غم فرســـــــوده ست

یا که رنجور و غریــــــــــــــــب

خسته ومانده ودر مانده براه

پای در بند و اســـــــــــــــــــیر

سرنگون مانده به چــــــــــاه

خسته وچشــــــــــــم به راه

تا که یک آدم از آنچا برسد

همه آن جا هستــــــــــند

هیچکس آن جا نیست 

وای از تنـــــــــــــــــــــــــها یی

همه آن جا هستـــــــــــــــند

هیج کس آنجا نیســـــــت

هیچکس با او نیســـــــــت

هیچکس هیچکـــــــــــــس

من به آمار زمین مشکوکم

من به آمار زمین مشکوک

چه عجب چیزی گفت

چه شکر حرفی زد

گفت:من تنهایم 

هیچکس اینجا نیست

گفت:اگر اشک به دادم نرسد می شکنم

اگر از یاد تو یادی نکنم می شکنم

بر لب کلبه ی محصور وجود

من در این خلوت خاموش سکوت

اگر از یاد تو یادی نکنم می شکنم

اگر از هجر تو آهی نکشم

 اندر این تنهایی

به خدا می شکنم به خدا می شکنم

من به آمار زمین شک دارم

چه کسی گفته که این سطح پر از آدمهاست؟

+نوشته شده در پنج شنبه 16 تير 1390برچسب:,ساعت16:34توسط محمد | |

یک و یک همیشه دو نمی شود گاه باد می کند،

 چهار می شود

 گاه میل می کند به صفر

 گاه نیز می زند به کله اش...

 هوس کند می رود به آسمان،

 هزار می شود.

 یک و یک برای من...

-- من که سال هاست در ردیف آخر کلاس زندگی نشسته ام --

 جز دو خط ساده نیست؛

جز دو خط که پا به پای هم در سفید صفحه راه می روند،

 وز این جهان خط کشی و کاغذی عبور می کنند...

 جز دو خط ساده که در انتهای دور در تقاطع زمین و آسمان؛

 روی خط نازکی به نام زندگی عاقبت به پای هم ...

 پیر می شوند!

« توی گوشتان فرو کنید! یک و یک مساوی دو است. »

 آه...

 من که حرف این حساب را سرم نمی شود


+نوشته شده در پنج شنبه 16 تير 1390برچسب:,ساعت16:28توسط محمد | |

روزگاری در گوشه ای از دفترم نوشته بودم.. تنهائی را

 دوست دارم چون نیست بی وفا . تنهائی را دوست دارم

 چون تجربه اش کرده ام.. تنهائی رادوست دارم چون عشق

 دروغین درآن نیست.


تنهائی را دوست دارم چون خدا هم تنهاست.. تنهائی

 رادوست دارم چون در خلوت وتنهائیم در انتظار خواهم

 گریست وهیچ کس اشکهایم را نمیبیند.. اما از روزی که

 تو رادیدیم نوشتم.. ازتنهائی بیزارم چون تنهائی یاد

 آور لحظات تلخ بی تو مردنم است .

+نوشته شده در پنج شنبه 16 تير 1390برچسب:,ساعت16:10توسط محمد | |